نتایج جستجو برای عبارت :

هفتاد پشت ما از نسل غم بودند

«١٣»قَدْ کانَ‌ لَکُمْ‌ آیَةٌ‌ فِی فِئَتَیْنِ‌ الْتَقَتا فِئَةٌ‌ تُقاتِلُ‌ فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ وَ أُخْرى‌ کافِرَةٌ‌ یَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَیْهِمْ‌ رَأْیَ‌ الْعَیْنِ‌ وَ اللّهُ‌ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ‌ مَنْ‌ یَشاءُ إِنَّ‌ فِی ذلِکَ‌ لَعِبْرَةً‌ لِأُولِی الْأَبْصارِ به یقین در دو گروهى که(در جنگ بدر)با هم روبرو شدند،براى شما نشانه(و درس عبرتى)بود.گروهى در راه خدا نبرد مى‌کردند و گروه دیگر که کافر بودند(در راه شیطان و هوس خود.)
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
 
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
 
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
 
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
 
آن ندا گفتا همانڪس ڪه زدی تهمت براوطفلڪی هفتاد سال، جمع ڪرده بودش آبرو
هفتاد سالمان که بشود، حسرت چه کارهای نکرده‌ای را خواهیم خورد؟ کدام روزها، ماه‌ها، کتاب‌ها، صداها، فیلم‌ها یا آهنگ‌ها برایمان تداعی‌کنندهٔ اتفاقات و آدم‌های رفته و نرفتهٔ زندگی‌مان خواهند بود؟از کدام روزهای زندگی و جوانی با برق آشکاری در چشم‌ها و تپش پنهان‌نشدنی‌ای در قلبمان یاد خواهیم کرد؟تنها روی نیمکت پارک، خانهٔ خودمان یا خانهٔ سالمندان، در جمع دوستان، خانواده یا فرزندان، در هرکدام از این موقعیت‌ها به چه چیزی فکر می‌کنیم؟
ابن بکیر گوید از حصرت صادق ع از گفتار خدای عزوجل پرسیدیم که فرمرماید و هرچه مصیبت بشما رسد بواسطه ان چیزی است که خودتان کرده اید حضرت دنباله ایه را خواند و فرمود و از بسیاری از گناهان بگدردسوره شورای آیه 30  گوید من عرض کردم مقصودم دنباله آیه نبود بلکه بفرمائید آنچه به علی علیه السلام و انانکه مانند او بودند از خاندانش رسید از همین باب بود یعنی آنها چه کرده بودند که آنهمه مصیبت و بلا بدانهارسید  و فرمود همانارسولخدا ص در هر روز بون اینکه گناه
آموزش هفتاد سی 7030
کد یا شناسه معرف s33333

سامانه ۷۰۳۰ هفتاد سی یک سامانه‌­ی فروش محصولات اعتباری است که به صورت یکپارچه، به روز، ساده و امن این امکان را به کاربران خود می‌­دهد تا با فراغ بال و آسودگی خاطر به انجام پراخت­های الکترونیکی خود بپردازند. ۷۰۳۰ بر آن است تا هزینه­‌ی تبلیغات را با سپردن این امر به کاربران خود به طور خاص و سهیم کردن آن­‌ها در سود حاصل از تراکنش­‌ها، به حداقل برساند.
امام باقر ع فرمود بخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده اراد کنم تا برسد به ده بنده و هفتاد بنده محبوتر است واگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را از گرسنگی برهانم و پیکر شانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حعظ کنم نزد من از گزاردن حجیو حجی تا برسد بده حج و هفتاد حج محبوتراست این لف خدای تبارک  تعالی ای حقوق بشر ااسلامی
اکنون بعضی از آدمیان متابعت عقل چندان کردند که کلی ملک شدند و نور محض گشتند. ایشان انبیا و اولیااند، از خوف و رجا رهیدند که و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون (یونس10). و بعضی را شهوت بر عقل شان غالب گشت تا به کلی حکم حیوان گرفتند. و بعضی در تنازع ماندند، و آن ها آن طایفه اند که ایشان را در اندرون رنجی و دردی و فغانی و تحسری پدید آید، و به زندگانی خویشتن راضی نیستند. این ها مومنان اند. اولیا منتظر ایشان اند که مومنان را در منزل خود رسانند، و چون خود کنند. و
دل داده ام بر باد، بر هرچه بادا باد                       مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری                   از تیره ی دودی، از دودمان باد
آب از تو توفان شد خاک از تو خاکستر                  از بوی تو آتش، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران               هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند                       ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد، بوی تو می آید              
دل نمی‌کندند.
از هم دل نمی‌کندند. دو ماه کنار هم بودند. برای هم جا باز کرده بودند و خودشان سخت نشسته بودند. وقت گریه و توی تاریکی دستمال‌هایشان را با هم قسمت کرده بودند. اسم هم را یاد گرفته بودند. بچه‌هایشان از خوراکی‌های هم خورده بودند و در دفترهای مشترک، با هم نقاشی کشیده بودند. جانمازهای تو کیفی‌شان را به هم قرض داده بودند. منتظر رسیدن هم مانده بودند. بعضی‌ها هم‌مسیر شده بودند و خانه هم را یاد گرفته بودند. شانه به شانه هم لرزیده بودند
?? آغاز سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی??سرور 78 نبرد جهانی کار خود را از روز دوشنبه 26 اسفندماه 1398 آغاز خواهد کرد.در این سرور همه بازیکنان #عصرپادشاهان از کلیه زبان‌ها می‌‌توانند شرکت کنند.در این سرور چهار نوع نیروی نظامی جدید حضور خواهند داشت.مشخصات این سرور به شرح زیر می‌باشد:سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی w78.kingsera.irنوع?? سرور سوپر اکسپرس ( 60 روزه )پوسته?? قابل انتخاب ( فلات ایران و قرون وسطی )تاریخ شروع?? دوشنبه 1398/12/26 ساعت 16:00 ??همین الان ثبت نام کنید
بسم رب الشهدا
.
#قسمت_هفتاد
.
قطار راه افتاد چیزی نگذشته بود که نوبت شام رسید
اشک من و فاطمه دوباره در اومد
حدودا دوازده شب بود که رسیدیم مشهد
و دوباره ماجرای اتوبوس و بعد هم تو هتل مشخص کردن اتاق ها 
اتاق ها دو نفره سه و چهار و شش نفره بودن
بچه ها از قبل هم اتاقی هاشون رو مشخص کرده بودند و یه سریشون هم که اینکار و نکرده بودند رندوم با هم گذاشته بودند
ممع کردن مدارک همشون و تحویل اتاق و برنامه ی کاروان کار حصرت فیل بود
کل هتل از همهمه رو هوا بود
اد
گروه واتساپ دهه 70 برای دورهمی شما دختر پسرای دهه هفتاد ایجاد شده است و همه شما دختر پسرای دهه هفتادی میتونید در گروه حضور به هم برسونید،
شما دهه هفتادی ها یک شیطون هستید، ولی خاطرات شما هم میتونه جالب باشه که میتونید در گروه از این خاطرات به عنوان چت دهه هفتاد استفاده کند و من میدونم که شما خاطرات خوبی خواهید داشت.
اما باز هم در گروه دهه 70 واتساپ چیزهایی خوب پیدا میشه، جملات زیبا و به یاد ماندنی که در این گروه میتویند شما بگین و از همه باحال ت
آقا دنیا خیلی مسخره شده! رفتم سایت آموزش دانشگاه، دیدم معدل ترم پیشم ۱۹ و نیم ثبت شده! حالا از اینم قراره مسخره‌تر بشه، چون هر وقت اون یکی نمره‌م هم وارد کارنامه بشه، معدل میره رو ۱۹و هفتاد و پنج! این دیگه چه زندگی‌ایه آخه؟! ۱۹ و هفتاد و پنج آخه؟! ابتداییه مگه؟
+ گفتم بنویسم بلکه تو تاریخ ثبت بشه این مورد هم.
سالها پیش وقتی بچه بودم و مدرسه می رفتم...وبا شایع شده بود ...یادمه مادرم آب رو می جوشوند و میریخت تو قمقمه...تاکید داشت از آب لوله کشی مدرسه و آبخوری آب نخوریم...همه مادرها اینطور بودند. همه دانش آموزا هم قمقمه می آوردند مدرسه. در انواع اقسام مدل ها...طرف کتاب ها رو با کش میبست و کیف نمیاورد ولی قمقمه رو حتما با خودش میاورد...وبا با اون اوضاع بهداشتی و فرهنگی دهه شصت و هفتاد، با همه دارو و امکانات نداشته، آسیبی به ما نزد...این که یه جور آنفولانزاست...
بازاری به وسعت پنج میلیارد تومان منتظر شماست.برای ورود و کسب درامد:.اپلیکیشن هفتاد سی رو نصب کن..مشخصاتت رو کامل کن و ثبت نام کن..شارژ بخر ، قبض تو پرداخت کن و تراکنش کن..دوستات رو دعوت کن.هفتاد درصد سود تراکنشهای شما و زیر ممجموعه به شما تعلق داره.راستی استفاده از کد معرف الزامیه.کد معرف:miluner_shooخوبه می تونید استفاده کنید بجنبید که بازار رو از دست ندین.
 
 مجذوب رزمندگان 
 
 
حضرت امام خامنه‌ای مدظله‌العالی: «جوان‌های حزب‌اللهی و مبارز و اینهایی که اهل جبهه و جنگ و میدان جنگ و مانند اینها بودند، با ایشان مأنوس بودند. و چیز عجیبی است: پیرمردی که مثلاً حدود هفتاد [سال] یا بیشتر سنّش است، دوروبرش تمام، این جوان‌های علاقه‌مند و عاشق جبهه و مانند اینها [بودند]. و اینها اقناع می‌شدند؛ ببینید این مهم است. روحانی خوب، عالم دینی خوب، این‌ جوری است که مثل یک خورشیدی می‌درخشد؛ وقتی می‌آیند نزدیک
قابل توجه دهه هفتادی های عزیز، همانطور که میدانید برای دریافت و شرکت در گروه تلگرام میبایست در کانال لینکدونی عضو باشید، ما برای اینکه نیاز نباشد در کانالهای مختلف عضو باشید برای عضویت در گروههای مخصوص دهه هفتادیا کافیه در کانال لینکدونی دهه هفتاد جوین بدین و لینکهای مورد نظرتون رو به راحتی دریافت کنید.
همچنین برای تبلیغ لینک خودتون میتونید به پشتیبان لینکدونی پیام بفرستید و از شرایظ درج مظلع شوید.
۰/۷ = Point seven OR Zero point seven
۰/۹ = Point six OR Zero point six
۳/۹ =  three point nine
۱۲/۳۱ = Twelve point nine three OR Twelve point thirty-One
۵۲/۳۶۴ = Fifty-two point three six four
حتماً ببینید: ۵ فیلم رایگان از نحوه تلفظ و نوشتن اعداد انگلیسی که باید بلد باشید
در سایر مواردی که در آن،قبل از اعشار،عدد صفر وجود ندارد،در هر دو نوع انگلیسی، به طور یکسان خوانده می شوند:
۲/۹۵ = two point nine five (دو ممیز نود و پنج صدم)
۹۵/۱ = ninety-five point one (نود و نه ممیز سه دهم)
۳۳/۷۵ = thirty-three point seven five (سیزده ممیز هفتاد و پنج صدم)
۳/۳۷۵ = three po
امام صادق  ع میفرمود بعیسی بن مریم دو حرف داده شد  که با کار میکرد و بموسی چهار حرف و بابراهیم هشت حرف و بنوح پانزده حرف وبادم بیست وپنج حرف داده شد وخدایتعالی تمام این حروفرا برای محمد صلی الله علیه واله جمع فرمود  همانا اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست وهفتادو دو حرف انبمحمد ص داده شد ویک حرف از او پنهان شد حضرت ابوالحسن عسگری ع میفرماید اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست اصف یک حرف را داشت وچون بزبان اورد زمین میان او و شهر صبا شکافته شد او تخت بلیقی
امام رضا (ع) فرمودند :
من زار فیهِ مؤمِنًا ادخل اللهُ قبرُهُ سبعینَ نوراً وَ وَسِعَ فی قَبرِه وَیَزورُ قَبرَهُ کُلّ یومٍ سَبعوُنَ اَلفَ مَلَکٍ و یُبشِّرونَهُ بِالجَّنة
کسی که در روز ( غدیر ) مومنی را دیدار کند خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد می کند و قبرش را توسعه می دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند.
اقبال الاعمال : 778
پیشنهاد اجرایی :
دیدار مومنین در روز عید غدیر
وقتی نام آیت‌الله ‌هاشمی شاهرودی را می‌شنوم یا تصویری از ایشان می‌بینم در ذهنم اولین خاطره‌ای که مرور می‌شود تحول‌آفرینی ایشان در تطبیق مسائل روز جامعه با فقه اهل بیت علیهم است. سال‌های دانشجویی مشتری پر و پا قرص فصلنامه فقه اهل بیت بودم که آقای‌ هاشمی شاهرودی از دهه هفتاد سنگ بنای آن را گذاشته بودند.
ادامه مطلب
دنیا دور سرش می‌چرخید.
دنیا چرخیده بود و چرخیده بود و او با ندانم کاری هایش دقیقا در نقطه ای ایستاده بود که سالِ پیش و سالِ پیش ترش!!!
برای بار سوم رو به نابودی بود ، 
که در حوالیِ بیستمین سالی که از هفتاد و هشتِ متولد شدنش می‌گذشت ،
دقیقا هفتاد و هشت روز مانده به ویرانیِ سوم ،
از روی زمین بلند شد و محکم تر از قبل ایستاد .
گردِ غبار را از لباس هایش تکاند.
و دوباره عاشقِ
کارش ، زندگی اش ، کارگاه کوچکش و آرزوهای ریز و درشتش شد و
دل به کار داد .
رییس یک کارخانه بزرگ، معاون خود را احضار کرده، به او می گوید: روز دوشنبه، حدود ساعت هفت عصر، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به این که چنین پدیده ای هر هفتاد و هشت سال یک بار تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت هفت، با به سر داشتن کلاه ایمنی، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. در صورت بارندگی، مشاهده هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و به همین خاطر کارگران را به سالن نهارخوری هدایت کنید تا از ط
اخذ سود 12% برای وام یک میلیونی که برای معیشت مردم پرداخت می شود شائبه های جدی "ربا" را در پی دارد. 
قرآن کریم: "ربا جنگ با خداست.
رسول خدا(ص): یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءاش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت‌اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است.(الخصال جلد 2 صفحه 705)
امام صادق علیه السلام: یک درهم ربا نزد خداوند سنگین‌تر است از هفتاد بار زنا ک
امروز ۵ سال از زمانی که آسااندروید فعالیتش را آغاز کرد، می‌گذرد. دفتری کوچک با تنها چند میز و کامپیوتر، به همراه چند جوان عاشق تکنولوژی، تمام دارایی آسااندروید همین بودند. روزها از پس هم می گذشتند و آسااندروید و اعداد و ارقامش بزرگتر می‌شدند. هفتاد بازدید، صد بازدید، دویست بازدید،
ادامه مطلب
امروز ۵ سال از زمانی که آسااندروید فعالیتش را آغاز کرد، می‌گذرد. دفتری کوچک با تنها چند میز و کامپیوتر، به همراه چند جوان عاشق تکنولوژی، تمام دارایی آسااندروید همین بودند. روزها از پس هم می گذشتند و آسااندروید و اعداد و ارقامش بزرگتر می‌شدند. هفتاد بازدید، صد بازدید، دویست بازدید،
ادامه مطلب
 
                                                   سبحانک یا ملک تعالیت یا مالک
بسم الله الرحمن الرحیم
 در این ماه هر وقت که خواستی چهار رکعت نماز که در رکعت اول حمدو 25 بارآیة الکرسی و 25 قدر و
در رکعت دوم حمد و سوره تکاثر وو 25 بار سوره توحید ودر رکعت سوم حمد و کافرون و 25 بار سوره فلق
و در درکعت چهارم بعد از حمد سوره نصر و 25 بار سوره ناس خوانده شود ( دو تا دو رکعتی باشد)
و بعد از نماز هفتاد بار سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله ا
خر برفت و خر برفت و خر برفت
یا
دست افشانی ما در جشن رفتن اداره کل هفتاد ساله راه و ترابری از شاهرود
قدیم تر ها که ماشین و قطار و طیاره نبود؛ قاعدتا، "اداره کل راه و ترابری" و "فرودگاه بین المللی" هم همینطور؛ مردم با خر و اسب و قاطر و شتر رفت و آمد می کردند. در این میان "خر" وسیله نقلیه مناسبی برای مسافت های کوتاه بود. یعنی حکم "پراید" امروز خودمان را داشت. به همین علت روستاییان برای رفت و آمد به شهر و بازار از "خر" استفاده می کردند. شتر و اسب هم در مسیر
شیعه هستم
شیعیان را همه در دل دارم
کینه ی ظلم ستمکاران را
سالها هست
که بر دل دارم...
شیعیان!
رهبرِ من
سرور مظلومان است
پسر ام ابیها
پسر حضرت زهرا
پسر مادر محبوبان است
پدرش
شیر جهان است
علیست
 
یاور منجی خوشقول زمان است
همره ناجی اسلام ، محمد
حامیِ بندگیِ قرآن است
..............
من
قلم در دست دارم
شعر من مال من است
بیت های غزلم
مثنوی ام
صحبت و احوال من است
من قلم در دست دارم
اما
گر شود روزی جنگ
جای نقطه
سنگ برمیدارم
جای خط ، شمشیر
جای هر واژه ، یورش میبرم
دیشب برای اولین بار کامل نشستم ترجمه ی استغفار هفتاد بند امام علی علیه السلام رو خوندم...
واقعا چقدددر کامل و جامع هستش و بیخود نیست مداومت به خوندنش گره های زندگی رو باز می‌کنه..
توی این استغفار از گناهان گذشته و آینده عذرخواهی می‌کنی،از گناهانی که یادت رفته،گناهانی که یادت نرفته،گناهانی که به حسب این که خدا می بخشه مرتکب شدی،گناهانی که بخاطر غفلت  از خدا مرتکب شدی،گناهانی که هی عذرخواهی کردی و هی دوباره انجامش دادی،گناهانی که بقیه رو به
رسول اکرم صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله به هر کس برخورد مى ‏نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام مى‏ کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى‏ شدند، آن را کوچک نمى‏ شمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آن‏که بخندند، همیشه متبسم بودند، بى‏ آن‏که اخمو باشند، محزون بودند، بى‏ آن‏که از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مى ‏بخشیدند ولى اسراف نمى ‏نمودند، دل نازک و نسبت به تمام مسلمانان
مثل حس اون مرد و زنِ هفتاد و خورده‌ای ساله که تمام عمرشونو کنار هم گذروندن و تمام کارای دنیا رو کردن و تمام حرفای دنیا رو زدن با هم. حالا دیگه فقط دست در دستِ هم می رن محله‌ی قدیمی. جایی که بچه‌هاشونو توش بزرگ کردن، مدرسه گذاشتن، دانشگاه فرستادن. می‌رن تو اون محله‌ی قدیمی و صاف می‌رن سروقتِ کریم سگ‌پز و سفارشِ دو تا ساندویچ مرغ و مغز می‌دن و مرد دستشو می‌کنه تو جیبشو چند تا اسکناس مچاله می‌آره بیرون و می‌ده دستِ کریم. زنم لبخندی می‌زنه و
                                                                  جهت دفع بلا: آیه 128 سوره توبه((64))
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را در فرائض و نوافل بخواندالله اورا از آمنین روز قیامت بر انگیزد و او را الله در زیر عرش خود سایه دهد واورا آسان محاسبه کند و کتابش را به دست راستش بدهد وهرکه شب جمعه بخواند الله به هر حرفی ثواب آزاد کردن صد بنده به او بخشد و هفتاد هزار ملک برایش آمرزش خواهند والله او را بیامرزد
وهرکه بخواند در بهشت خان
فروش محصولات شرکت ژلاتین کپسول ایران در بازار بزرگ تهران
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان
 
پخش کلی و جزئی پوکه کپسول خالی در 6 سایز مختلف و با رنگ های متنوعدر اندازه (سایز) های : 00 و 0E و 0 و 1 و 2 و 3جعبه های:70000 عددی، هفتاد هزار عددی80000 عددی، هشتاد هزار عددی100000 عددی، صد هزار عددی130000 عددی، صد و سی هزار عددی170000 عددی، صد و هفتاد هزار عددی200000 عددی، دویست هزار عددی
 
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان (استعلام قیمت فقط از طریق واتساپ)
 
مشاهده لیست قیمت ها در اینستاگرا
دیروز قسمت شد بریم دیدار خانواده شهید مدافع حرم، مصطفی صدرزاده. یا همون سید ابراهیم.
رفتیم خونه پدری ایشون. پدرشون بودند. مادرشان هم بودند ولی از آشپزخونه بیرون نیامدند. یعنی جلوی آشپزخونشون یک پارچه زده بودند و فقط پذیرایی رو میداند به نوه شون که بیاره. صوت دیدار رو گرفتیم. میذارم بعدا.
و من یه روز درسمو رها میکنم، برای اینکه زمینه ی تحقیقاتیمو عوض کنم....تا بفهمم چه اتفاقی در کجای آدم ها می افته که اینقدر حق به جانب میشن. چی میشه که در حالی که دست آغشته به عسل آدم تا آرنج تو دهنشونه از لای دندون میگن: بیشتر!
 
#در باب استاد راهنما!
یک وقت هایی با دیدن یک ماجرا یا شنیدنش ،زودی نقشه میکشد و میگوید: اگر
امروز توی اتوبوس تا نگاهش به خانم تقریبا هفتاد ساله ای افتاد قیافش تغییر کرد و منتظر یکی از آن اگرهایش بودم.تا از اتوبوس پیاده شدیم
گفت: من که هیچ قدرتی ندارم اما اگر یک روز بهم یک قدرت بدهند،توی شهر برای خانم های بالای شصت سال یک گشت ارشاد میگذارم.
خندیدم و با تعجب گفتم: چرا اونا؟
سرش را انداخت پایین و گفت: حیف نیست این چروک های روی صورتشان و خط های کنار لب و چشمشان را زیر چند
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جناب
اقای دکتر نوری زاده بیان میکنند که که نداشتن حجاب- باعث درک زیبائی خانم ها
میشوند ومردان از این زیبائی محروم میشوند- تجربه نشان میدهد این زبیائی بخصوص در
نسل جوان مانندان است که زنبور نیش به اعصاب بزند واورا بی جهت بخود مشغول کند-که
هیچ تاثیرمثبتی دراین نگاه ندارد فقط وانرژِی مصرف کردن است- وشب ها هم از مردان
انتقام گرفته شود- درحالیکه باهمسر قانونی 
وشرعی برخلاف ان است زنان نقش های بسیار موثر وس
خدایی شما اصلا تصورش رو هم میکنین که مرد هفتاد و خورده ای ساله احساس داشته باشه، عطش!! عطش جنسی داشته باشه!
 
خدا وکیلی اصلا باورتون میشه؟!
 
من فکر میکردم مردها نهایتا دیگه ته تهش توی 55 همه هوس ها و خیالات و علایق جنسی شون میمیره و تموم میشه!
 
یارو 76 سالشه!
 
نیست ایرانیا و مهاجرا به اینها رو دادن از اول، و همین 80 ساله رو ترجیح میدن به پسرای ناز و ترگل ایرانی،
اینا پررو شدن. وقتی اینا رو اولین بار میشون سر جاشون، قشنگ دوزاریشون میفته که همه این ش
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی 70%
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود
حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و
اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda
جهت مطالعه بیشتر به
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda

بعضی از قوانین 70درصد سو
اگه جشن پایان پیش‌دبستانی که توش آرزو کردم دکتر بشم و جشن الفبای اول دبستان که توش حتی تخصصم هم انتخاب کردم رو بگذاریم کنار و جدی نگیریم، قوی‌ترین خاطره‌ی من برای پرورش این رویا برمیگرده به وقتی که دوم دبستان بودم . یک روز تابستونی رفتم یه درمانگاه و روح من اونجا موند ! و از فرداش ، تمام رویا و بازی‌های من خلاصه شد تو فضای بیمارستانی که توی ذهنم ساخته بودمش. اگه اون روز رو به طور میانگین بگیریم ۱۵ مرداد سال ۸۵ ، الان چهار هزار و ششصد و هفتاد
فاتح شدم خود را به ثبت رساندم خود را به نامی در یک شناسنامه مزین کردم و هستیم به یک شماره مشخص شد پس زنده باد 678 صادره از بخش 5 ساکن تهران دیگر خیالم از همه سو راحت است آغوش مهربان مام وطن پستانک سوابق پر افتخار تاریخی لالایی تمدن و فرهنگ و جق و جق جقجقه قانون ... آه دیگر خیالم از همه سو راحتست از فرط شادمانی رفتم کنار پنجره با اشتیاق ششصد و هفتاد و هشت بار هوا را که از اغبار پهن و بوی خاکروبه و ادرار ‚ منقبض شده بود درون سینه فرو دادم و زیر ششصد و
نمک نشناس ها بدانند:نقل شده اگر حضرت جعفر ع و حضرت حمزه ع بودند حق حضرت علی علیه السلام غصب نشده بود.*بلاتشبیه اگر سردار سلیمانی ۵۰ سال پیش سردار ایران بودند امروز بحرین استان ایران بود و مزدوران آل خلیفه مزاحم نوامیس شیعه نبودند.اگر ۸۰ سال پیش زمان رضا شاه ملعون بودند شوروی و انگلیس و آمریکا چند روزه ایران را اشغال نمی کردند.*اگر زمان قاجار بودند کشور های مختلف شمال ایران از کشور جدا نمی شدند.****سلبریتی هایی که امروز در امنیت کامل بدون یک شب
تیم مدیریت سایت بوستان ولایت شهادت اسدالله الغالب علی ابن ابیطالب رو به همه‌ ی شما دوستداران اهلبیت علیهم السلام تسلیت عرض می کنم.
حضرت علی علیه السلام فاتح خیبر بودند. ایشان کسی بودند که با عمرو ابن عبدود جنگجوی نامدار عرب جنگیدند و او را کشتند. ایشان کسی بودند که وقتی قاضی که خود او را به سمت قضاوت گماشته بود می خواست در برابر مرد مسیحی رای را به امام علی بدهد این اجازه را به او نداد و گفت قوانون برای همه یکی است.
حضرت علی علیه السلام اسوه ی
امروز میخوام براتون از اپلیکیشن ۷۰۳۰ صحبت کنم. همانطور که میدونید امروزه پردامدترین شغل ها اینترنتی هستند و سود بالایی دارند و به همین منظور اپلیکیشن های گوناگونی ساخته شده که باهاش میشه کسب و کار اینترنتی راه انداخت. بعضی اپلیکیشن ها هم هستن که دروغین خودشونو جای کسب و کار اینترنتی جا میزنن و کلی به مردم ضرر میرسونن و بعضی ها هم هستن که در کشور ما مجاز نیستن و نمیشه از طریق اونا به پول رسید و کار کردن در این کمپانی ها ریسک به حساب میاد.
اما ل
 برند تامرون هفتاد سال قبل در شهر اوراوا ساخته شد و بیزینس خود را با تولید دوربین های شکاری و لنز های اختصاصی انها اغاز کرد و هفت سال بعد اولین ورژن با مانت t قابل تعویض را برای دوربین های 35 میلی متری اختراع کرد.
در دهه شصت میلادی نخستین خط تولید انبوه اولین لنز های تله فوتو به وسیله این برند شروع به فعالیت کرد. در سالهای پایانی دهه هفتاد برند در امریکا شهر نیویورک شعبه زد. در سال 1981 تولید لنز های زوم با توانایی بزرگنمایی 6 برابر برای دوربین های
هفده سالش که شد ازدواج کرد؛ با دخترخاله اش. 
 عروسیش خانه ی پدرزنش بود؛ توی برّ بیابان. همه را که دعوت کرده بودند، شده بودند پنج شش نفر. خودش گفته بود به کسی نگیم سنگین تره ! 
 همسایه ها بو برده بودند محمد از رژیم خوشش نمی آید. می گفتند: پسر فلانی خراب کاره. 
عروسیش را دیده بودند. گفته بودند ازدواجش هم مثل مسلمون هانیست. 
یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 6
شاید عشق این‌روزا هفتاد درصد از مغزمو اشغال کرده باشه؛ اما نتونم حتی یک درصدش رو به کار بکشم. مثل اینه که صرفاً یک مسیر تودرتو رو بری و برسی به نقطه‌ی اول. اول که نه؛ نقطه‌ای که هیچ اثری تو دنیای قابل لمس نداشته باشه. هیچ نقشی هم حتی. پنج‌تا حس، اسیر یه حس سردرگم.
    اگر اشتباه نکنم ترم سوم دانشگاه بودیم و آهنگ "همه چی آرومه" تازه منتشر شده بود. هم اتاقی های ما که می شوند همین دوستان الانم، مثل بقیه ی دخترا عاشق این آهنگ بودند و اصلا به ایمان آورده بودند. حداقل روزی ۵-۶ بار این موزیک را با صدای بلند در واحد پخش که میکردند هیچ، حتی با آن همخوانی میکردند و گاهی هم دستی می افشاندند و پایی هم می جنباندند و کلا ایمان آورده بودند که همه چی آرومه و چقدر خوشبختند و زندگی هنوز خوشگلیاشو داره و باید از زندگی لذت بر
 
 
 
کیت بلانشت رئیس فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۰کیت بلانشت هنرپیشه زن غالب اسکار تحت عنوان رییس هیات داوران هفتاد و هفتمی عصر فستیوال فیلم ونیز گزینش شد . سال قبلی لوکرسیا مارتل , کارگردان آرژانتینی این سمت را برعهده داشت .کیت بلانشت در سال ۲۰۱۸ عضو هیات داوران فستیوال فیلم کن بود .کیت بلانشت در سال ۲۰۰۷ از فستیوال فیلم ونیز جایزه شایسته ترین هنرپیشه زن را برای بازی در فیلم «من اینجا نیستم» اخذ کرده بود . فیلم «الیزابت» با باز
 
و ما را از سانسور خلاصى نیست.
زیرا نمى توان کامل گفت و ناقص است. و از نقص، قضاوت هاى اشتباه خیزد. و آنگاه ترس که خود از نداشتن ایمان به خود است، مستولى گردد و دست بلرزد و ما هیچ نگوییم و نکنیم و در خود خفه شویم تا بمیریم. که اشتباهى ست بزرگ. و ناکامى در مقصد خود نشان از مسیرى اشتباه دارد.
 
 
 
 
مینویسم و پاک میکنم...
یاد یکی از خاطره های ابوالفضل کاظمی افتادم توی کوچه نقاش ها... یاد یکی دیگر از خاطره های همدانی توی مهتاب خین شاید...
 
+جمع شده بودند بروند بگویند یا ما یا او، پروپاگاندا راه انداخته بود و مظلوم نمایی، مجبور شده بود بهشان بگوید: بروید هر چه گفت، گوش کنید. بینشان اختلاف افتاده بود، یک عده رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نکردند. عده ای دیگر ماندند که رفیق نیمه راه نباشند و سوخته بودند. بعضی هایشان از خدا طلب مرگ کرده بودند و به
« ترس تو از مرگ،
ترسناک می‌کند
مرگ را
که تغذیه از ترس می‌کند.»
کتاب هفتاد سنگ قبر نوشته و سروده‌ی یدالله رویایی، ادیب و شاعر ایرانی معاصر، مجموع هفتاد سنگ قبر تاریخی است به نثر و به شعر و ترجمه‌شان به فرانسه از آرش جودکی؛ از ایوب و مهدی و زرتشت تا مانی، حلاج، شهاب، سیروس، اسکندر، یزدگرد، شمس، شهرزاد، رابعه، فروغ و سنگ‌ سینه‌ها(گوری برای مادر) و سنگ‌هایی بی‌نام(سنگ‌های سنگ). خواندن کتاب به‌مثابه‌ی زیارتی است به گمان کوتاه که این کوتاهی
به ماجرای عاشورا که نظر می‌کنی، به گفتارها و رفتارهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام که نظر می‌کنی، صحنه عاشورا را مالامال از امید به زندگی می‌بینی؛ امید به زندگی، امید به پیروزی و امید به هدایت دیگران.
یکی از جلوه‌های روشن این امید را در چگونگی آرایش نظامی اصحاب سیدالشهدا علیه السلام خواهی یافت. چنان برای نبرد با دشمن نقشه چیده بودند که گویی قرار است با این هفتاد دو نفر سال‌ها با دشمن بجنگند و  چنان منسجمانه خود را آماده جنگ کرده بودند که گ
امروز دستگاه های باشگاهمون رو عوض کرده بودند / خیلی بهتر شده بودند / زود رفتم که دستگاه هارم زود ببینم ^_^ / یکی از استادهای باشگاه که باهاش سلام علیک نداشتم اومد باهام دست داد خیلی صمیمی / امروز یه پلیس و آتش نشان هم اومده بودند باشگامون / حسودیم شد بهشون / خیلی قوییییی!!! / درسهم زیاد نه ولی خوب خوندم / برنامه اعجوبه هارو ببینید خیلی قشنگه امشب که دیدم خیلی خنده دار بود / واقعا که بچه ها چه دنیایی دارند...اصلا روحم شاد شد...
هجده تیر نود و هشت ! به سلامتی بیست سال گذشت! بیست سال دیگر هم باید بگذرد تا معلوم شود زیر سینک آشپزخانه نظام چه سوسکهایی لانه کرده بودند! یا شاید لانه کرده اند هنوز هم!
وقتی سال شصت و هشت امام را تشییع می کردند جمعیت داد می زد که علی رغم هشت سال جنگ و آوارگی و گاها گرسنگی علی رغم هزاران ترور علی رغم همه ویرانی ها از کرده خود در انقلاب پنجاه  و هفت پشیمان نیست
اما امروز! امروز بیست دقیقه ای برجام را تصویب می کند با هر حرام زاده ای دست می دهد زیر با
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
 
السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین
پدربزرگ و مادربزرگ من ۸۰ سال، یعنی از ۱۵ سالگی با هم بودند. آن‌ها در جنگ هم با هم بودند، پدربزرگم دستش و مادربزرگم شنواییش را از دست داد. آن‌ها فقیر و گرسنه بودند، شش بچه بزرگ کردند و خانواده‌شان را حفظ کردند. وقتی بازنشسته شدند، نزدیک دریا رفتند. مادربزرگم دو بار سرطان را شکست داد و پدربزرگم یک بار سکته کرد. او همیشه برای مادربزرگم گل می‌خرید و یکدیگر را واقعا دوست داشتند. آن‌ها در ۹۵ سالگی و به فاصله یک روز درگذشتند.
  فر مود بخدا سوگند که گداردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به ده بنده وهفتاد بنده محبوتر است و اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را ا ز گرسنگی برهانم وپیکرشانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حفط کنم نزد من ازگزاردن حجی وحجی تابرسد بده حج و هفتاد حج محبوبترتر است
مادر بزرگ سلام رساند و گفت متاسف است کتاب فردریک بکمن نویسنده سوئدیه داستان درمورد السای هفت ساله و مادربزرگ هفتاد و هفت سالشه که با همه هفت ساله ها و هفتاد و هفت ساله های دنیا تفاوت دارن قلم روان بکمن که با خلاقیتش ترکیب شده و فضای فانتزی خاصی رو بودجود آورده واقعا آدم رو سر ذوق میاره 
و مفاهیم دنیای واقعی مثل عشق مرگ زندگی تخیل به شکل واقعا! خلاقانه ای رو صفحه ی کاغذ آورده شده 
مهم نیست چند سالتونه اگه قصه های فانتزی رو دوست دارین و دنبال مف
ویروس کرونا طی یافته های جدید در دمای هفتاد درجه تا پنج دقیقه زنده میماند.
این ویروس گه در سال چدید تمام فعالیت های روزانه مردم را مختل کرده است به نظر میرسد فقط با مواد شوینده و ضد عفونی کننده از بین میرود یعنی شستن دستان با آب و صابون هنوز بهترین راه مقابله با آن است.
 
هر چه زمان بیشتر می‌گذرد، چیزهای بیشتری درونمان می‌میرند. چیزهایی که آگاه به مرگشان نیستیم و روزی یا شبی میانه، خاطرمان را می‌آزرند که جای خالی‌شان را حس می‌کنیم و اما فراموش کرده‌ایم چه بودند. حالا مانند نهال‌های جوانی که خشک شده‌اند به یاد نمی‌آریم نهال چه درختانی بودند و بذرشان چگونه و از کجا در ما جوانه زده بودند. تنها جای خالی‌شان و ردی از ساقه‌ای جوان اما مرگ‌درآغوش گرفته را به یاد داریم چون خاطره‌ای محو و حفره‌های سیاه درو
عدد جادویی هفتاد

امروز می خوام به ضعف
انسان ها در درک رشد تصاعدی اشاره کنم و کمک عدد جادویی هفتاد در درک هرچه بهتر
رشد تصاعدی. این مطلب زیبا, مربوط به فصل 34 از کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف
دوبلی است.

یک سوال؛ از بین این
دو گزینه کدام را انتخاب خواهی کرد:

الف) در سی روز آینده
هر روز سی دلار از من دریافت کنی

ب) در سی روز آینده
در روز اول یک سنت و روز دوم دو سنت و روز سوم چهار سنت و روز چهارم هشت سنت و
همینطور تا روز سی ام

کدام گزینه مطلوب شما
خواهد
در دهکده ای
در سرزمین کوهستانی بالکان
در طی یک روز
گروهی کودک
شهید شدند
همه در یک سال زاده شدند
همه به یک مدرسه رفته بودند
همه در جشنهای یکسانی شرکت کرده بودند
همه یک جور واکسن زده بودند
و همه در یک روز مردند
و پنجاه و پنج دقیقه
پیش از آن لحظه شوم
آن کودکان
پشت میزشان نشسته بودند
سرگرم حل کردن مسئله ای سخت
یک مسافر باید با چه سرعتی قدم بردارد 
تا برسد به آن شهر
مشتی رویای یکسان
وراز های یکسان
راز عشق و عشق به میهن
در ته جیب هایشان پنهان بود
و همگ
میدونید ضرب المثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟. . . 
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
    السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحسین​
امام صادق ع می فرمود بلیسی بن مریم دو حرف داده شد که بانها کار میکرد و بنوشی چهار حرفو با براهیم هشت حرف مو بنوح پانزده حرف و بادم بیست و پنج داده شد خدایتعلی تمام این حروف را برای ص جمع  فرمود همانا اسم اعظم خدا هفتاد سه حرف ست وافتاد دو حرف ان محمد ص داده شد و یک حرف از او پنهانشد
دوستان عزیزی که آزمون نظارت داشتن و کد دفترچه شان C بوده، یک بار دیگر نتیجه خود را بر روی سایت مشاهده فرمایند!
✅ ماجرا از این قرار است که پاسخ صحیح این سوال در دفترچه C باید گزینه 4 میشد که در کارنامه‌ی دوستانی دفترچه شان این کد بود، به اشتباه 1 اعلام شده بود و تبعا اگر درست زده بودند اشتباه محسوب شده و خیلی از دوستان لب مرزی به همین دلیل مردود شده بودند که با اصلاح دفترچه و افزایش نمره، قبول خواهند شد.
❓مشخص نیست کسانی که از این اشتباه متنفع شد
فمینیست‌های نخستین خواستار طیف وسیعی از حقوق قانونیِ شهروندی، از جمله حقِ رای، حقِ مالکیت، حقِ سرپرستی کودک و حقِ طلاق بودند. از زمان جنگ داخلی تا سال ۱۹۲۰، کم‌کم تمام توجهات به یک موضوع، یعنی حق رأی محدود شد. با تولد دوبارهٔ فمینیسم در دهه ۶۰، دامنه توجهات بار دیگر وسعت یافت تا گستره بزرگتری از حقوق جنسی، حقوق اقتصادی و حقوق مدنی را دربرگیرد. اما در دهه ۷۰ و اوایل دهه۸۰ فمینیسم آمریکایی بار دیگر خود را محدود به یک خواسته کرد: لایحهٔ
این چند روز هفتاد تا یادداشت به یادداشت‌های گوشیم اضافه شده. الآنم نوشتم و نوشتم و نوشتم و  کپی کردم بعد که خواستم بفرستمش اینجا. نشد. هر چی نوشته بودم نیست و نابود شد. شاید نباید می‌نوشتم اصلا به خاطر همین دوباره نمی‌نویسمش. 
 
چه سینه سوز آه‌ها که خفته بر لبان ما
هزار گفتنی به لب اسیر پیچ و تاب شد 
 
گروهی از محققان داده‌های مربوط به ۱۶ میلیون نفر در کشور سوئد را تجزیه‌وتحلیل کردند که در این میان، بیش از ۱۵۳ هزار فرد به بیماری سرطان خون مبتلا بودند و ۳۹۱ هزار نفر آن، از بستگان درجه‌یک آن‌ها شامل والدین، ​​خواهر و برادر یا فرزندان بودند.
روزگار عجیبی بود...
گاهی وقتا میرفتم روی بلند ترین نقطه ممکن روی این شهر
تا پرواز پرنده هایی را تماشاگر باشم که رویا هایم را با خود برده بودند به دورترین جاها...
و دست نیافتنیش کرده بودند...
تا پرواز پرنده هایی رو ببینم که هر کدام تکه ای از زندگیم را خورده بودند...
و من را در همین بالا ترین نقطه جهانم رها کرده بودند...
روزگار عجیبی بود...
آنقدر غرق آن پرندگان شدم که روسری ام را باد برد...
آنقدر که به ناگاه زیر پاهایم خالی شد...
دنیا دور سرم چرخید
 و من ت
امام صادق ع فرمودبخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه من از ابنکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به. ده. بنده و هفتاد بنده محبوتر است  اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انهارا از گرسنگی برهانم وپبکرشان بپوسانم. تا ابروی  انها را نزد مردم حفظ کنم نزد من از گزاردن حجی و حجی تا برسد بده ح وهفتاد حج محبوتر است 
ظاهرا در ساری مراسم سوگواری برای کشته شدگان فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی برگزار شده بود و مردم آمده بودند شمع روشن کرده بودند. مامورین هم ریخته بودند تا شمع ها را خاموش کنند.
مامور گفت : برید سر قبرش شمع روشن کنید
زن جواب داد : قبر داره مگه ؟ کدومشون قبر دارن ؟
مامور تشر زد : همه!
حالا که فکر میکنم میبینم بیراه هم نمی گفت. همه قبر دارند اینجا. یکی شرافتش را به خاک سپرده ، دیگری چشمانش را ، یکی گوش هایش ، آن یکی وجدانش ، پیرمردی جوانیش ، جوانی امید
خاطره ی هفتاد دقیقه ی با برکت همراه زیارت و کتاب
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکت
 
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکتبا کالسکه و دو ساک و کفش های داخل پلاستیک شده داخل حرم شدیم.گوشه ای دنج کالسکه را پارک کردم.اطراف را می پاییدم و افراد بیکار را رصد می کردم.
از کیفم کتاب در آوردم و نزدیکش شدم.با مهربانی نگاهش کردم و گفتم: «کتاب قشنگیه، داستان های جالبی داره، زمان زیادی نمی گیره،می خواهید بخونید؟من اون گوشه کنار کالسکه هستم هر
رو به روی دیوار ایستاد و با ناخن خط عمیق دیگری روی آن کشید . در ذهنش شمرد : 2677 این دیوار حالا دو هزار و ششصد و هفتاد و هفت خط عمیق داشت . چشمانش را به دیوار کناری دوخت که بر خلاف این دیوار خطوط نامنظم و درهمی داشت . خط های روی آن دیوار اثر ناخن های هر ده انگشتش می شد که گهگاه با نهایت خشم و عصبیت روی آن می کشید . خط های منظم این دیوار اما حکایت دیگری داشت . خطوط عمیقی که روی این دیوار با ناخن سنگی انگشت اشاره اش حک می شد نشان از روزهایی داشت که در این چ
هیچ‌چیز، هیچ‌گاه کامل نبوده. "بک جهان نقصان، به یک ارزن کمال آمیخته" بوده. از جایی که به خاطر دارم، یک جای کار لنگیده، و هر روز نه تنها کمتر نشده، که بر وسعتش افزوده شده.
گاهی سوار وسایل نقلیه، از ماشبن گرفته تا هواپیما فکر میکنم که این دستگاه تا کجاها که نمی‌تواند برود، ولی ناگهان به خاطر آوردم بازده این سیستم پانزده درصد هم نیست. این همه می‌سوزد و نهایتا پانزده درصدش صرف رسیدن به هدف می‌شود. همین هم درباره واکنش صادق‌ست. مواداولیه را می‌
مرد اهل یکی از روستاهای اطراف بود، سال ها قبل با دوستانش یک کار تولیدی شروع کرده بودند و حالا پس از پیشرفت ها و شکست های مختلف در حال صادرات محصولاتشان به خارج از کشور بودند. 
از او یک نصیحت به یادگار دارم، هر وقت به در بسته ای رسیدی اینقدر بکوب تا باز شود؛ مطمئن باش که بالاخره روزنه ای پیدا می شود.
نگران نباش.
بسم الله الرحمن الرحیم
ماجرای هویزه که هفتاد و دوتن لاله ی پرپر که از فرزندان حضرت روح الله بودند
که او خود فردی مجاهد بود که توانست حکومت شاهنشاهی مزدور را از بین ببرد و پرچم
اسلام را بالا ببرد. او فرزندانش را همانند خود انسان هایی مجاهد و پایبند به دین
تربیت کرده و توانستند برای ملت ایران حماسه بیافرینند.
ماجرای هویزه که بسیار غم بار بود همه چیز را شبیه دشت کربلا می کرد.
در یک روز گرم فرزندان روح الله زیر شنی های تانک اربا اربا شدند، دلیل هم
بسم الله الرحمن الرحیم

ماجرای هویزه که هفتاد و دوتن لاله ی پرپر که از فرزندان حضرت روح الله بودند
که او خود فردی مجاهد بود که توانست حکومت شاهنشاهی مزدور را از بین ببرد و پرچم
اسلام را بالا ببرد. او فرزندانش را همانند خود انسان هایی مجاهد و پایبند به دین
تربیت کرده و توانستند برای ملت ایران حماسه بیافرینند.

ماجرای هویزه که بسیار غم بار بود همه چیز را شبیه دشت کربلا می کرد.

در یک روز گرم فرزندان روح الله زیر شنی های تانک اربا اربا شدند، دلیل ه
میانه‌ی راه ، آنسوی زعفرانی و مانده به قلعه‌چمن ، بر کنارِ کهنه‌راهِ مشهد ، در جایی به نام حوض غلامو ، هفت ستون گچی چون هفت تختِ دیو ، خود را به رُخِ راه و مردمِ گذرنده می‌کشاندند . پیرانِ این پاره از بیابان خراسان واگوی می‌کردند که درون این هفت ستون ، هفت مرد را به گچ گرفته‌اند . هفت ستون را با درون تهی بالا آورده‌اند ، هفت مرد را زنده‌زنده در غلاف خشتی ستون‌ها جای داده‌اند و سراپا راست نگاه‌داشته ، پس آرام‌آرام دوغاب گچ به درون هر ستون
    کاش سرداران مقاومت سنی بودند!
✔️ سهیل العانی مدیر یک مرکز استراتژیک اهل سنت با اشاره به اتفاقات اخیر عراق و هتک حرمت تصاویر شهدای مقاومت توسط آشوبگران، در توییتی نوشت: به ما ابو مهدی المهندس را بدهید تا در هر روستا و مسجد و خیابان سنی نشین برایش یادبود و مسجد بسازیم؛ کاش این سردارها سنی بودند تا کودکانمان را با سیره آن‌ها تربیت کنیم، اما متأسفانه رهبران ما افرادی مثل حلبوسی، نجیفی و البغدادی هستند؛ اکنون باز شما عکس‌های رهبرانتان را
آهای ... ایهّاالناس ، بگذارید این شهکار آلاجاقی را بگویم که سال قحطی ، چه‌جور سرِ بندگان خدایی را که از بلوک کوه‌میش آمده بودند تا از او گندم به قیمت خون پدرش بخرند بُرید ، و چه‌جوری آن سرها را میان تور هندوانه بار کرد و فرستاد به شهر برای حاکم وقت . از این کارِ او مأمورها هم باخبر بودند و با او دست‌به‌یکی کردند . آن بندگان خدا ، در آن سال قحطی ، دار و ندارِ اهالی ده خودشان را جمع کرده بودند و به پول رسانیده بودند و آمده بودند تا از انبار آقای آ
د
دوباره امید....
دوباره یه کورسوی نور باریک در یه شب تاریک تاریک....
دوباره نگاه  روشن من به آینده ی نچندان نزدیک.....
دوباره احتمال سی به هفتاد برای پذیرش من در.....
دوباره جمله ی نمی دانم خداکند که بشود؟

پ ن: امشب پدرم یه بار دیگه برای شادی دل تنها دخترش تموم سعیشو کرد در رابطه با همون تغییر رشته پست قبل که( نشد که نشد....) 
نمی دانم بالاخره می شود یا نه!
قرار شد بسپارم به خودش...قرار شد دائم زمزمه کنم....
رسد کشتی آنجا که خواهد خدا        اگر جامعه به تن
از پشت تلفن صداش رو می شنوم و دلتنگ میشم براش .
" شبا تنها میخوابم البته برق توی هال روشنه  آخر شب مامان خاموشش میکنه . نصفه شب اگه تشنه ام بشه خودم پا میشم آب میخورم . مامان توی اتاق خودش میخوابه . نمیره که . هستش . نصفه شب میخواد کجا بره آخه ؟ بابا هم بهم جایزه داده . برام لاک صورتی خریده . "
مهسا - اسفند 1398 
مریم می گه بابا برات یه هدیه کوچیک گذاشته کنار که وقتی اومدی بدیمش بهت :(
رها می گه: بابا به هرکدوممون تک به تک گفته بود این دفعه حالم بد شد نبریدم بیمارستان. دوست دارم تو خونه م بمیرم. رها گفت خوشحالم چون فکر می کنم خوشحاله.
میلاد گفت: بابا بین خواهرزاده برادرزاده هاش تو رو از همه بیشتر دوست داشت.
گفت بابا هفتاد سالش بود ولی از من تندتر راه میرفت...
چی بگه آدم جز گریه؟
این عکس را دوازده اسفند نود و هفت از پنجرۀ هتل گرفته‌ام. 
یک سایت اینترنتی هست که به نوعی آرشیو اینترنت به حساب می‌آید. وارد سایت می‌شوی و تاریخ را تنظیم می‌کنی روی سال 2005 و بعدسایت یاهو را انتخاب می‌کنی و یک دفعه پرت می‌شوی به یاهوی سال ۱۳۸۴ و تمام خاطراتت از ساخت نخستین ایمیل و ایمیل دادن‌ها و یاهو مسنجر، زنده می‌شود.
کاش می‌توانستم با آرکایو دات اورگ بروم به دبی سال‌های میانی دهه هفتاد، یا اصلا دبی دهۀ شصت، که مرحوم پدر قبل از به دنیا
خب از همین تریبون اعلام میکنم آزمون توشهری قبول شدم و به جمع گواهینامه‌داران پیوستم :))))
خیلیم خوشحالم. تابستونم بی‌ثمر نموند. 
همیشه از رانندگی میترسیدم. واقعا خوشحالم که توو دو ماه کلاس هام رو رفتم و اونقدر یاد گرفتم که دفعه ی دوم با وجود یه افسر سختگیر و جدی قبول شدم :) الان چشمام قلبیه  :)))
 
چند تا چیز دیگه هم هست که باید بنویسم ، حالا میام مینویسم بعدا.
 
 
 
شهید نصیری قدرت تربیت دشمن را داشت و می توانست او را تبدیل به یک دوست کند و این خصوصیت کمی نیست. شهید نصیری در لشکر بدر، رئیس ستاد بودند و با عراقی ها صحبت می کردند. عراقی ها هنوز با شیفتگی از این شهید صحبت می کنند. این عراقی ها، توّابینی بودند که به لشکر بدر آمده بودند تا برای ما بجنگند. رساندن این توّابین به نقطه ی استقرار، کار راحتی نبود؛ به خصوص این که برخی از آنها هنوز در جبهه ی صدام بودند. اما شهید نصیری با رفتار و منش پاک خود بر روی رفتار ا
چند روز پیش بود.آره.داشتم با خودم میگفتم چقدر بعضیا (از اقوام و نزدیکان) الکی حساسن رو بچه هاشون.اینجا نبرش.اینکارو نکنه.اینو نخوره.بیرون نره که مریض نشه.خودم کارم درسته(گفتگوی ذهنیه دیگه!) که یه ذره هم از این حساسیتا ندارم و بچه هامم هیچ طورشون نمیشه.اصن آخرین بار یادم نیست کی بردمشون دکتر و خیلی هم دیر به دیر مریض میشن.اگرم مریض شدن دیگه خودم رو نمیکشم.بچه اس دیگه.دوره اش بگذره خوب میشه.(حالا میم دقیقا برعکس من فک میکنه).
خلاصه از اونجایی که ای
وَاعلم أَنّ أمامک طریقا ذا مسافة بعیدة و مشقة شدیدة و أنّه لاغنی بک فیه عن حسن الاِرْتِیاد!  امسال چهارمین سالی است که می‌خواهیم کنار شما باشیم. در "ارتیاد" به بهانه انتخاب رشته جمع شده ایم. و به بهانه‌ کلمات. می‌خواهیم روایت‌ها و تجربیات آدم‌های مختلف را از زبان خودشان بشنویم. هشتگ‌ها حرف ها را مرتب تر خواهند کرد.  ما چند دانشجوی سال دومی بودیم، که به قدرت کلمات ایمان داشتیم، پای حرف‌ها و درد‌دل‌های دویست‌ و ‌هفتاد و‌ هشت دانشجو از رش
آشفته امذهنم...تنم...روانمگفته بودم نمیتونم برو تا وقتی که با خودم کنار بیامگفتم نباید..نمیشه..من اینجا نیستمحالا در هم شکسته و مضطرب، چشم به کتاب دوختم اما پیچش ماری رو درونم حس میکنم...میپیچه و نیش میزنههیچکس از خودش نمیتونه فرار کنههیچ پناهگاهی نیست که به من از هجوم خودم پناه بدهدوباره سر دوراهیمو کاسه ای مستعمل دست گرفتم پر از "چه کنم"
مام ه  باقر ع میفرمو.د بخداکه در اسمان هفتاد صف از ملایکه است اگر تمام مردم روی انجمن کنند که یک صف انها را بشمارند نتوانند و ان فرشتگان همگی ولایت ما را معتقدند  6 حضرت ابوالحسن ع فرمود ولایت  علی علیالسلام در تمام کتب پیغمبران نوشته شده است وخدا هیچ پیغمبری را مبعوث نسازد جز بنبوت محمد ص ووصیت علی ع را نشانه یعنی اقرار باین دو مطلب از طرف خدا بر او واجب است 
چه جوری امروز رو بنویسم ؟ چه جوری حسمو توصیف کنم ؟ که مگه میشه حس توامان شوق و ذوق و اضطرابم موقع ورود به بیمارستان رو در قالب کلمات بگم ؟ یا حسم وقتی که برای اولین بار در عمرم رفتم ccu و تازه به اندازه‌‌ی یک اپسیلون از درد و رنج مریض‌ها رو دیدم ، که فهمیدم هر بیمارستانی یه جزیره‌ی کوچیکه که به ظاهر وسط شهره ، اما آدم‌های اون تو ، توی یه دنیای دیگه ان انگار . چه جوری و با کدوم کلمه‌ها بگم از اولین مریضی که دیدیم ، آقا مهرداد ِ ۳۹ ساله که می‌گفت
آبجی نبودی امسال سفره هفت سین نداشتیم سال تحویل هم نگرفتیم ... به خاطر کرونا همه جا بسته بود نتونستیم بیایم پیشت ...
به هر کی پیام داد مودبانه جواب دادم و تشکر کردم به خیلی ها هم گفتیم لباس مشکیشون رو در بیارن خودم هم جز با دو نفر صحبت نکردم و غر نزدم ...
مامان بابا حالشون خوب نیست امیر علی رو هنوز ندیدیم تو که الان به خدا نزدیکتری از خدا بخواه خودش مشکلات رو بر طرف کنه ...
تو رو خدا من رو فراموش نکن ...
 ✍ علی علیزاده
✅مرگ و میر کرونا تا نوزدهم فروردین اروپا، پنجاه و دو هزار و ششصد و بیست و چهار قربانی آمریکا، دوازده هزار و هشتصد و پنجاه و هفت قربانی ایران سه هزار و هشتصد و هفتاد و دو قربانی چین سه هزار و سیصد و سی و سه قربانی
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند از دین وقرض دنیا رها شود این سوره هفتاد نوع بلا که خوارترین آنها جنون و جذام و برص است را رفع می کند هرکه بخواند در بهشت عدن که وسط بهشت است ساکن شود وبه او مزد کسی را دهند که در وقت مرگ وصیت نیکو کرده است هرکه این سوره را در دیوار باغ نهد میوه آن زیاد شود و ا گر در منزل خصم قرار دهند جماعتشا ن متفرق شود
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند هفتاد هزار فرشته برایش صلوات فرستند به تعداد آیاتش . در قیامت در سایه الله باشد و از میوه بهشتی تناول کند و آب کوثر بیاشامد ودر چشمه سرسبیل غسل نماید 
هرکه بخواند در قیامت از ایمن شدگان باشد و روی آتش را به چشم نبیند 
Shirazart.blog.ir 
*" اتوماتیست ها "گروهی تشکیل شده است هفت نقاش تندرو سورئالیست کانادایی بود ،که در فاصله سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۱ فعالیت می کردند. نقاشان این گروه تحت تاثیر سورئالیست ها بودند  و روش های هنر خود انگیخته را از آنها گرفتند .در سال ۱۹۴۶ اولین نمایشگاه این گروه در کانادا برگزار شد.
پرندگان رنگی ام گوشه ای نشسته بودند زمین را نوک میزدند در خلوتی غریب و طولانی.
گذاشته بودمشان در فضایی تاریک،
صدا ازشان در نمی آمد،
نور نخورده بودند رنگشان پریده بود،
امشب تمامِ آسمانِ اتاق را پروازِ درنا رنگین کمانی کرده بود!
من مسعود عبدالهی هستم. متولد یک روز بهاری در اوایل دهه هفتاد خورشیدی در تهران. علاقه‌مند به خلق هرچیزی که باعث تغییر در هر بُعدی از زندگی میشه. از کودکی به مطالعه کردن و صحبت کردن در مورد افکارم علاقه‌مند بودم. شاید بشه گفت اغلب، با کمک صحبت کردن فکر می‌کنم...ادامه متن در ویلاگ شخصی
 
صفار گفته است:
جعفر بن محمد صوفی گفت: به ابو جعفر(امام جواد(ع) ) عرض کردم:ای فرزند رسول خدا! چرا پیامبر اکرم(ص)،امی نامیده شده است؟حضرت فرمود :دیگران چه می گویند؟عرض کردم:فدایتان گردم! گمان می کنند به این جهت پیامبر امی نامیده شده که چیزی ننوشته است.
حضرت فرمود:دروغ می گویند،نفرین خدا برایشان باد،چگونه چنین چیزی ممکن است درحالی که خدای متعال در کتاب متقن خویش می فرماید:《او،کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده،رسولی از خودشان برانگیخت که ایا
به گزارش رویترز، پهلو ماخذ گزارش های رسمی، صادرات نفت خام سعودی در ماه می (اردیبهشت / خرداد) نسبت به ماه آوریل (فروردین / اردیبهشت ۹۸) روزمره ۲۴۰ هزاره بشکه کاهش یافت. نمونه صادرات نفت عربستاندر ماه آوریل هفت میلیون و ۱۸۰ هزار بشکه اعلام شده بود. تولید نفت سعودی از این قاعده مستثنی نبود و روزانه ۱۳۷ هزاره بشکه کاهش یافت تا میزان تولید بزرگ ترین تولیدکننده نفت خام گیتی بوسیله ۹ میلیون و ۶۷۰ هزاره بشکه برسد؛ رقمی که در چهار سال گذشته پایین ترین
از اوایل دهه هفتاد به تدریج موضوع ارتقای کیفیت زندگی شغلی مطرح شد. در اواسط همین دهه این عبارت جای اصطلاح رایج«انسانی کردن کار»[13] را کاملاً گرفت و لفظی عام شد که به مجموعه ای از مسائل مورد توجه در زمینه هایی نظیر سازمان کار، وضعیت کار  مشارکت در تصمیماتی که در سطح کارگاه اتخاذ…
ادامه مطلب
با سلام خدمت همکاران گرامی
بعضی از فعالیتهایی که دانش‌آموزانم در تعطیلات سال گذشته انجام دادند:
ـ نوشتن خاطرات تعطیلات
ـ نوشتن آنچه در سیزده بدر بر آن‌ها گذشته بود
ـ مصاحبه با یک چغندکار
ـ مصاحبه با یک باغدار
ـ گزارشی از دیدن یک بازی فوتبال محلی
ـ گزارشی از بازدید از کارخانه سیمان مجاور روستایشان
ـ بازخوانی یک داستان محلی و قدیمی که زبان مادربرگ شنیده بودند
ـ خلاصه آخرین داستانی که خوانده بودند
ـ یادداشت همه خواب‌هایی که در طول تعطیلات د

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها